پیشگفتارنامه
با توجه به طنازی بعضی از پدیده های عالم لیبرالیسم به رسم ادب و به زبان خودشان کمی ترشح مزه نموده سپس خدمت پیشنهادات مزخرفشان در باب دموکراسی و اخلاق مداری سیاسی خواهم رسید.
در آستانه 16 آذر اخبار جالبی شنیده میشود...اعضای مرکزی دفتر تحکیم ،ناگهان در یک عملیات عجیب و غریب بازداشت میشوند! در همین راستا و در گوشه ای از دانشگاه عده ای جمع شده اند و بحث سیاسی میکنند...به رسم ادب وتقلید از اربابان دموکراسی و ناجیان حقوق بشر،برای استیلای عدالت کمی سمع، استراق میکنم...: مگر چه کرده اند؟ واقعا که احساسات هر انسان آزاده ای جریحه دار میشود...مگر تحکیمی های نازنین و پاک ما چکار کرده اند که این گونه تاوان پس میدهند؟ واقعا که دفتر تحکیم و اعضایش در کشاکش چه مبارزه عمیق وانسانی ای قرار دارند...هیهات من ال.....
اما هرچه تامل نمودم نه آن گوشه از دانشگاه را جستمی ،نه عده ای که چنین مشغولیات منزه و آسمانی ای میپنداشتی. برای حل مسائی این چنینی نیز باید از آخرین متدهای تست زنی(مچ گیری) استفاده کردمی ،زین رو چندین گزینه را طرح کرده به یافتن اسرار ذات خلقت این اصوات همت گماشتمی...اول اینکه، یحتمل اینجانب دارای چشم بصیرت نمیباشم. دویوم، این که کائنات هم ازاین ظلم به ستوه آمده داد فغان برآوردندی سیوم،اصوات از پدیده هائی ریز میکروسکوپی ساتع میگردندی و نیاز به تسلح عینین واجب آمدی وبالاخره چهارم،هیچ کدام (سرکاری).از آنجا که در تست زنی(مچ گیری)از چالاکی و بی باکی فزاینده ای رنج میبردمی، بر آن شدم جهدی نموده در راستای اعتلای جنبش دانشجوئی مبادرت به شناسائی منبع اصوات نمایم .طبق قانون اول(مصوبه بسیج دانشجوئی)، نمیشود گوش بصیرت داشت و چشم بصیرت نداشت،در ضمن حالت اول گزینه دو را نیز به نفع قانون کذائی حذف مینُماید.در ضمن از آنجا که مبارزان با اخلاق عرصه دانشگاه(تحکیم وحدت و لیبرالها) در بند مخوف 209 به سر میبرند (قضیه جدیه بابا)پس گزینه سیوم کلید حل معمای ما میشود.باشد که از صدقه سر پیشرفت علم انواع جدیدی از موجودات و جریانهای چند منظوره و کلونیهایشان را شناسائی کردمی و شناسنامه این پدیده ها را با میخ طویله بر تارک آسمان تعلیم و تعلم کوبیدن یابم ،امید است که مقبول افتد.
30 مهرما بر افراشته شدن مجدد پلاکاردها وخواسته های سرخ دانشگاه(اه اه بازم این دانشجوا حرف دل مردم رو زدند... بازم گفتن آزادی و برابری!!! چیکار کنیم که اینا دیگه حرف دل اکثریت رو نزنن و بذارن ما در یک صبح دل انگیز از خواب بیدار شیم و بگیم خدایا سایه لطف کار مزدی و نابرابری جنسی رو از سرما کم نکن).
2آبان مهدی عربشاهی متذکر میشود چپها اخلاق سیاسی را رعایت کنند ومراسم مستقل برگذار کنند.
تبصره)
تعریف اخلاق سیاسی:
پدیده ای همزاد با ناکامیهای دفتر تحکیم و لیبرال دانشگاه ؛ نقدی از روی عقده های ناشی از باخت سیاسی که به تازگی از جزیره های من در آوردی به سمت دا نشجویان پرتاب شده است.مبادیان دموکراسی و حقوق بشر در ایران معتقد هستند در شرایط کنونی ایران، برافراشتن شعارها و مطالبات عده ای کثیری از دانشجویان که اجازه خواندن بیانیه هاو سرودهای فاشیستی -ارتجاعی ای همچون ای ایران ونسخه های تحکیم وحدت را نمیدهند و در عوض بارها و بارها سرود انترناسیونال را با قدرت میخوانند، عملی غیر اخلاقی بوده؛بنا بر این از این به بعد هر کسی عقایدش با دفتر تحکیم و برنامه های از پیش تعیین شده و زمان بندی شده اش ( با هدف فشار ازپائین و گفتگو از بالا برای گرفتن سهم از حاکمیت،بخوانید تاراج) متفاوت باشد،از مراسم و برنامه های تحکیم و حدت(حوزه ودانشگاه)اخراج میگردد .
5آبان رشید اسماعیلی در مطلبی با نام :پیشنهاد به دوستان کمونیست(لنینیست-حکمتیست)به کمونیستهای دانشگاه میگوید که ...صفوفمان را کاملا از هم جدا کنیم.
14 آبان انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر با صدور اعلامیه ای حرکت دانشجویان سوسیالیست را عملی غیر اخلاقی و ضد انسانی دانست!
در همین روز علی عزیزی عضو مرکزی دفتر تحکیم بدون ناگهان بازداشت و به بند 209 منتقل میگردد.
18 آبان علی نیکونسبتی هم با همین شیوه بازداشت وبه بند209 منتقل میشود.
سومین علی این داستان(وفقی) نیز در نمایشی مظلوم نمایانه از اطرافیان طلب حلالیت مینماید و از برادرعلی ها میخواهد که استوار باشند.
شکست نامه
این مبارزه و کشمکش در آستانه 16 آذر راه به کجا دارد؟از طرفی آمریکا جایزه "آنی تیلور" را به پاس مبارزه بی امان با کمونیسم به "امیر عباس فخرآور" میدهد واز طرفی دیگر" تحکیم وحدت و لیبرالیسم" به جان کمونیسم در دانشگاه افتاده اند.حشمت اله طبرزدی به زندان میرود و سازگارا و افشاری در صدای آمریکا عرض حال میفرمایند.ترس از حظور یک قطب قوی سوسیالیستی و مهمتر از آن تلا ش جدی برای کسب قدرت سیاسی توسط کمونیستها، تمامیت ارتش ارتجاع داخلی و خارجی را در کمپین آنتی انسانیت بسیج کرده است .اما به راستی امروز در کدام گوشه دانشگاه چنین اصوات عجیب و غریبی به گوش میرسد؟ چه کسی است که بازداشتها و سناریوهای تحکیم و وزارت اطلاعات را باور کند؟ دفتر تحکیم کدام افق را پیش روی آینده دانشجویان باز میکند؟امیر عباس فخرآور در ایران چه جایگاهی دارد؟تحلیلهای خبرگزاریهای آمریکائی و اروپائی چه هدفی را پیش رو قرار داده اند؟
انجمن اسلامی پلی تکنیک نیز به عنوان تنها سنگر دست و پا زدن تحکیم ولیبرالیسم دانشگاه کاملا شناخته شده و پایگاهی در پلی تکنیک ندارد.زمانی که چپ(منظور کمونیستها) دانشگاه در اعتراضهای گذشته و بدون سازماندهی با چراغ خاموش در اعتراضات شرکت میکرد،به عنوان چپهای سر به راه ، مطیع وبا اخلاق شناخته میشدند.اما امروزکه جنبش سوسیالیستی دانشگاه نه تنها سازماندهی دارد و به صورت علنی فعالیت میکند ،بلکه اجازه فعالیت و پیشروی به نهادی ارتجاعی همچون دفتر تحکیم برای سوء استفاده از فضای اعتراضی مردم را نمی دهد؛ محکوم به بی اخلاقی وفرصت طلبی است؟چگونه است تا زمانی که تحکیم مهر مالکیت به جنبش دانشجوئی میزد و با علم به حضور دانشجویان چپ و سوسیالیست درصفوف اعتراضات دانشجوئی خود را ولی آن میدانست، بحث از بی اخلاقی و اپورتونیسم نبود؟ امروز که مالکان اصلی دانشگاه و جنبش دانشجوئی نه به قصد مالکیت اعتراضات که هدفی بس کوچک و پیش پا افتاده است، بلکه با هدف کسب قدرت سیاسی و اعلا م موجودیت طبقه کارگروزحمتکش در جامعه به میدان میآیند دادگاه دموکراسی تحکیم و لیبرال دادش به هوا میرود؟ عزیزان لیبرال ازاین توهم آگاهانه و ناآگاهانه بیرون بیائید.فضای اعتراضی دانشگاه سه ضلعی نیست؛تلاش جبهه ملی مذهبی حاکمیت،لیبرال وابسته و امثالهم با تمام توان و نیروهایش نیز نمیتواند دو قطبی بین کار و سرمایه را که در دانشگاه نمود پیدا کرده، به نقطه دیگری منحرف کند.دفترتحکیم وحدت بدون شک نهادی از آن رژیم و ابزاری در دست ارتجاع حاکمیت برای کنترل دانشگاه است. دستگیریهای اخیر اعضای دفتر تحکیم وحدت در راستای اهداف زمان بندی شده ایست که نمونه آن را برای خنثی کردن 18 تیرماه امسال دیدیم؛ امری که فعالین سیاسی دانشگاه به خوبی ازسناریوی سیاه آن خبردارند.تلاش رژیم برای قهرمان سازی با ابزاری همچون بند 209 تنها میتواند روی حبابهای ناآگاهی بخش کوچکی از بدنه جوان دانشگاه موج سواری کند.دفترتحکیم و تمامی نیروهای کذائی اش در مرکزیت و حومه این دو قطبی در کنار جمهوری اسلامی ایستاده و در اینکه نماینده ی بخشی از حاکمیت بوده و هستند شکی نیست.علی نیکونسبتی که در 18 تیرماه جلوی درب پلی تکنیک بست مینشیند ؛امروز هم در آستانه 16 آذر بازداشت است ...اما سوال اینجاست، مگر ایشان همان کسی نیست که اصلاحات را نه تحقق مطالبات دموکراتیک جامعه بلکه شکل متاخر خط امام میداند؟مگر همین نیکونسبتی زمانی یار غار اعضای شورای نگهبان برای ردصلاحیت اعضای انجمنهای اسلامی نبود؟مگر علی نیکونسبتی نبود که پس از کشتار دانشجویان در 18 تیر1387ودر سال 82 "ائتلاف برای جمهوری اسلامی را مینویسد؟نیکونسبتی مگر همانی نیست که با شمشیر حاکمیت و به جرم بازداشت بودن، دانشجویان را برای کاندیداتوری انجمن رد صلاحیت میکند؟ درا ین وضعیت نقش این عزیزان هم معلوم است یکی در بند است دیگری حلالیت میطلبد ،آن یکی چپها را بی اخلاق میخواند تا در نهایت یکی دیگراز این پدیده های چند منظوره پیشنهاد کند صفوفمان را جدا کنیم. قهرمان سازیهای تحکیم با استمداد از وزارت اطلاعات و نهادهای همسو نمایشنامه مسخره ای است که تنها میتواند موجبات خندیدن را برای دانشجویان فراهم آورد.از این رو به تمامی اشخاصی که به مانند جمهوری اسلامی و باندهای دانشگاهی اش قصد دارند دفتر تحکیم وحدت را با الغای حس مالکیت اعتراضات دانشجوئی و رهبر شایسته آن، به جلو فراری دهند و راهی برای نجات خود بیابند؛توصیه میکنیم به جای پیشنهاد دادن و سناریو ساختن برای کمونیستها در دانشگاه ؛تکلیف خود را روشن کنید...حساب کارهایتان با به جیب کدامین ارتجاع و توحش واریز کنیم اعدام در ایالات جورج بوش یا سنگسار در قاموس احمدی نژاد؟.چندی دیگر به 16 آذر نمانده ،بازداشت اعضای دفتر تحکیم در راستای طرح برنامه جدا سازی صفوف اعتراضی برای نشان دادن چهره ای مبارز از اعضای تحکیم و خطری اصلی که از جانب ایشان آژیر میکشد ، تنها میتواند بدنه تهی ومقطعی دانشگاه را به دنبال خو بکشد؛نسیمی که نمیتواند پایه های اجتماعی وطبقاتی در دانشگاه را بلرزاند.آنچه دردانشگاه به شکل اعتراض بالا میرود خواست لغو مجازات اعدام در سراسر دنیاست و تلاش نیروهای چپ این مهم را از نوشتن نامه و جمع آوری امضا به سران حکومت به اعتراضی سراسری با بعدی جهانی برای لغو رادیکال آن تبدیل کرده است.برنامه ای که کمونیستهای دانشگاههای ایران برای کارگران ،زنان و دانشجویان در آخرین دستاوردهای بشریت متمدن جست و جو میکنند ؛تحکیم در مصوبات کنگره آمریکا میبیند.اما چگونه است که تحکیم و فعالینی که زیر علم آن سینه میزنند دمی از مجیز گوئی آمریکا باز نمی ایستند و در عمل برای سرکوب چپ(کمونیستها)پای سفره افطار حاجی بازجوها مینشیند؟ خصلت اپورتونیستی سرمایه داری لیبرال با تعاریفی همچون دموکراسی و حقوق بشر (همانی که در تعاریف خود جائی برای کمونیستها ندارد)ایجاب میکند که در شرایط کنونی و با علم از اوضاع بحرانی ،مسیر حرکت خود را لبه تیغی انتخاب کند که نه سیخ بسوزد ونه کباب،نه گنجی در واشنگتن تب کند و نه حجاریان در تهران لرز. باید به این دوستانی که همچون جمهوری اسلامی شاخصه مبارز شدن و هژمونی یافتن را در بازداشت و دستگیری و موج سواری روی امواج صدای آمریکا میدانند گوشزد کنم که دانشگاه متعلق به جامعه است و جامعه از دیدگاه ما روی لایه های افقی ایستاده نه ستونهای عمودی که با آسانسورهای تبلیغاتی بشوذ از آن بالا رفت.تصویری که شما از چپ (کمونیستها)در دانشگاه میبینید قالبی یخ بر روی آب نیست بلکه تنها قسمتی از کوه یخی است که زیر آب قرار دارد.ریشه های این جنبش از میان آخرین دستاوردهای انسان متمدن تغذیه میشود.سوسیالسم نظامی است که تا کنون برقراری آن را تجربه نکرده ایم و شما احمقانه از تجربه تاریخ میگوئید؛از استالین و مائو میگوئید. تلاش شما برای موجه نشان دادن مرگ انسانیت در عراق و اسرائیل ،در بوسنی و هرزگوین در صبرا و شتیلا و قانا ،در هیروشیما وناکازاکی وتکرارآن در ایران بیهوده است... امروز زمانه دیگری است؛زمانه ای که ارتجاع فاشیست اسلامی از سوئی همچنان از نسل کشی ونابودی انسانها سخن میگوید و آمریکا به اعتراف ژنرالهای 4 ستاره اش بزرگترین شکست نظامی تاریخ خود را درعراق تجربه میکند.دراین میان قرار بود خیلی از اتفاقات به نفع نئولیبرالیسم جهانی بیفتد و نیفتاده است.حفظ وضعیت موجود تنها با امری محال به نام ابتذال و نفی انسانیت امکان پذیر است،شما در این جنگ طبقاتی کجا ایستاده اید و به دنبال چه هستید؟؟
1 comment:
بالاخره طبق اخبار رسیده سازمان ملل متحد در نشست 25 آبان قطعنامه ی توقف مجازات اعدام در تمامی کشورها را که از جانب ان جی او ها و سازمان غیر انتفاعی ائتلاف جهانی علیه اعدام توسط 80 کشور جهان به سازمان ملل ابلاغ شده بود تایید کرد!
ستاد 8 مارس این پیروزی بزرگ را به تمامی جبهه ی سوم به جبهه ی انسانیت و آزادی تبریک می گوید و این پیروزی را نشانی از به ثمر رسیدن تلاش های انسانی می داند!
[گل][گل][گل]
Post a Comment