Saturday, January 26, 2008

در آستانه یکصدمین سالگرد 8 مارس ،پدیده ای به نام جمهوری اسلامی چکونه توجیه میشود؟

تا آزادی رفقای در بند

به سوی سوسیالیسم میرویم ،به سوی آزادی و بر ابری ...و این امری است که رژیم را مستقیما در مقابل خواست آزادیخواهی و برابر ی طلبی مردم قرار داده است.جامعه نه مرعوب عربده های دیکتاتور جیبی شد و نه در دام جنگ ورعشه های صلح طلبی افتاد...آنچه از دل آن بیرون آمد 13 آذر و فضائی چپ تر و سویالیستی تر بود...روزی که نه تنها لیبرالها و تحکیم را کاملا به حاشیه کشاند ؛بلکه آژیر یک اعتراض سراسری به رهبری چپ و جنبش آزادیخواه و برابری طلب را به صدا در آورد .اما این اتفاقات به حدی تاثیر گذار و رادیکال بود که همگان کمربندهای خود را سفت کردند .این تحرکات ،این چرخش جامعه حتی گیج سریهای چپ شهر فرنگی را سرجای خود نشاند.دانشجویان مبارز سوسیالیست ،آزادیخواهان و برابری طلبان و سوسیالیستهای کارگری نه تنها به جمهوری اسلامی نه تنها به اپوزوسیون راست و اپورتونیست، بلکه به رفقائی که روی چرخ و فلک جنگ تاب میخورند نیز هشدار دارد که این مبارزه ...طبقاتی، چپ و کارگری است .نوارتعرضات طبقه کارگر پیوسته وقاطع به پیش میرود.اماکنون چه باید کرد؟ پاسخ به این سوال واضح و مشخص است ...تعرض و تعرض.زندگی برای جمهوری اسلامی کابوسی وحشتناک شده تا جائی که احمدی نژاد با مداحان و روضه خوانان ضیافت مخفی میگیردو حتی دفتر ریاست جمهوری از انتشار متن سخنان وی امتناع میورزد.کار به جائی کشیده که نسخه عزاداری محرم پشت درهای بسته پیچیده میشود .اما باتلاقی که رژیم در ان افتاده عمیق تر ازاین تصمیمات است .این چاه را کارگران ،دانشجویان؛زنان و همه انسانهای آزاده در سراسر دنیا کنده اند ،طناب مذهب به دست قعرنشینان این مخمصه نخواهد رسید چرا که خرافات بسیار آسمانی شده...مذهب به هوا رفته است ،چرا که سکولاریسم و سوسیالیسم از ایران برای دنیا مخابره میشود.این پرچم قوی در دل خاورمیانه دردل جمهوری اختناق و سرکوب اسلام سیاسی بلند شده است.اما موضوع اصلی اینجاست که امروز کارگران ،زنان ...همه و همه باید وارد میدان شوند و باری بر داشتن گامهای عملی اهتمام ورزند .مگر نه اینکه شعار تمامی تعرضات اخیر پیوند جنبش کارگری،دانشجوئی و زنان بوده؟ .امسال در آستانه یکصدمین سال 8 مارس هستیم و دانشجویان در بند رژیم آپارتاید جنسی هستند ...ما از همین امروز پرچم برابری طلبی خود را بلند میکنیم و در تدارک اعتراضی وسیعتر در سراسر دنیا هستیمم.این اعتراض نمیتواند در غیاب رفقای در بند تعطیل و یا تضعیف شود این را وقایع اخیر اثبات میکند که چپ از دل اتفاقات هرچه رادیکال تر و وسیع تر سر بلند میکند و این محصول دره ای عمیق به وسعت انباشت سرمایه اقلیتی مفت خور در برابر اکثریتی زحمت کش است.این شکاف را نمیتوان توجیه کرد نمیتوان با مذهب ،ناسیونالیسم ،جنگ و یا تهدید نظامی تعدیلش کرد.8 مارس امسال عرصه اعتراضی وسیع در سراسر جهان است.وجود پدیده ای مانند جمهوری اسلامی در عصر بشر متمدن به هیچ وجه قابل توضیح نیست.آپارتاید جنسی در ایران محکوم است و مبارزه طبقاتی در این زمینه را باید به نفع تحریم سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی توسط کشورهای دنیا خواستار شد.امری که مردم ایران در مقابل تحریم اقتصادی میگذارند.ما باید از کشورهای دنیا این مطالبه را داشته باشیم که تحریم اقتصادی نمیتواند به نفع مردم ایران جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهد .کافی است به همین زمستان و معضل سرما نگاه کنیم جائی که ترکمنستان به دلیل بدهیهای جمهوری اسلامی گاز را به روی مردم میبندد و مردم بی پناه دسته دسته از بین میروند.کافی است به خیابانها سر بزنید تا لاشه های کارتن خوابها را یکی پس از دیگری ببینید که چگونه از سرما یخ زده اند .همگی این اتفاقات در دنیائی میافتد که احمدی نژاد قول داده بود پس از یک سال دولتداری اوضاع را بهشت مردم کند.ساعت شنی برای جمهوری اسلامی اسلامی و نظم موجود جهانی چرخیده است .فشار افتصادی تنها مردم زحمت کش را تحت فشار قرار میدهد و ما از دنیا میخواهیم که جمهوری اسلامی را تحریم سیاسی و دیپلماتیک کند ،نهادها و سفارتخانه ها را ببندد.دنیا این تجربه را در قبال رژیم آپارتاید جنسی آفریقای جنوبی تجربه کرده و اینک وقت آن است که این تعرض به نفع جنسیت در مقابل جمهوری اسلامی قرار بگیرد .در این میان وظیفه چپ و سوسیالیست سازمانده و قدرتمند کنونی این است که تعرض را تا سر حد ممکن به نفع طبقه کارگر به میدان آورد . اگر جنگ ،ناسیونالیسم و مذهب میتواند آدم جمع کند و به میدان بیاورد ،آزادی و برابری هم میتواند مردم را به عرصه مبارزه بکشاند تا خواستهای خود را مطالبه کند.از این رو خود را برای تعرضی وسع تر آماده میکنیم... باشد که سعید،عابد،کیوان،علی،آرش،مهدی،بهروز،نسیم ،انوشه وسایر رفقای عزیزمان در بند باشند.وظیفه همگی ماست که برای تحقق خواستهای انسانی این رفقا درپیوند با جنبشهای اصیل و مردمی به میدان بیائیم ...مگر همین دانشجویان نبودند که صندوق حمایت از کارگران زندانی را در دانشگاهها بر پا کردند ؟مگر همین دوستان در صف اول تعرض در روز جهانی کارگر بازو در بازوی هم فریاد نمیزدند؟مگر همه این رفقا فعالین جنبش برابری طلبی زنان در ایران نیستند ؟از این رو همگی این جنبش همانطور که هست باید وسیعا تعرض کند وخود را به رژیم تحمیل کند.همانطور که دانشجویان در بیانیه های خود بارها اعلام کرده اند دانشجو طبقه نیست بلکه بخشی از توده ای وسیع تر به پهنای انسانهای آزاده و زحمت کشی است که اسیر غول دست ساخته خود (سرمایه )هستند. به همین اعتبار مبارزه برای آزادی دانشجویان درکنار خواست مطالبات توده ای پیش میرود.آزادی دانشجویان،زنان و کارگران، خواست وامر بی قید وشرط مردم است.ازاین رو تا آزادی دانشجویان باید به سازماندهی ،اعتراض و پیروزی فکر کرد امری که خواست تک تک دانشجویان در بند است.زنده باد مبارزه متحدانه برای آزادی ستاره های در بند.

پی نوشت:از وبلاگ حمایت وبلاگ نویسان از دانشجویان در بند بازدید کنید

http://10bahman.blogfa.com/

No comments:

 
[Valid RSS]