Sunday, October 28, 2007

!تشکل مستقل سراسری دانشجویان ناگزیر از دفتر تحکیم عبور میکند

نظم نوین جهانی و لایه چینی های طبقاتی آن در بطن خود آبستن اوج گیری اکثریت کارگران به مثابه بردگان مزدی است .تلاش فعالین و مبارزان سوسیالیست برای الغای این توحش دنیای سرمایه و برپائی دنیائی آزاد و برابر که در آن خبری از فقر،گرسنگی،تبعیض و... نباشد همیشگی و خستگی ناپذیر است. مبارزه کارگران برای رفع تبعیض مادامی که ستم طبقاتی سرمایه داری وجود دارد خود رابه طبقات دارا تحمیل میکند. سوسیالیسم به پا خیز برای رفع تبعیض را معلمان فریاد میزنند.سوسیالیسم یا بربریت را دانشجویان میگویند.و کارگران با شعار آزادی،برابری،حکومت کارگری، تابوت قانون کار جمهوری اسلامی را روی دستان خود حمل میکنند .زنان در 8 مارس به عنوان روز رسمی خود در اعتراض به تبعیض و نابرابری به میدان میآیند.همگی اینها نشان از پیشروی چپ و مشخصا وجود یک قطب قوی و توده ای سوسیالیستی دارد.همگی اینها میتواند چشمهای سرمایه داری و گرایشات رفرمیستی جنبش کارگری و نهادهای وابسته به آن همچون دفتر تحکیم وحدت دانشگاه را از حدقه بیرون بیاورد.در این میان نقش جنبش دانشجوئی به عنوان پیشروان آگاهگر و به مثابه حساسترین قشرکارگران در جامعه بسیار ملموس و قابل تامل است.یک پای همه اتفاقات اخیر در ایران در دانشگاه بوده و این نیازمند روشن کردن وضعیت دانشجویان ومبارزه آنها در پیشروی سوسیالیسم در ایران است.قدمت جنبش دانشجوئی به همان سالهای تاسیس دانشگاه تهران و بلکه پیش از آن نیز بر میگردد. در سال 1313 چندی پس از تأسیس دانشگاه تهران و 1315 اعتصابهایی توسط دانشجویان پزشکی و تربیت معلم صورت گرفت. در سال 1316 نیز دانشجویان دانشکده حقوق در اعتراض به هزینه های بیهوده برای آماده ساختن دانشگاه جهت بازدید ولیعهد، در کلاسها حاضر نشدند. آنها شکایت داشتند چرا اکنون که اکثر روستاها، امکانات آموزشی ندارند ولی بیش از 120000 ریال برای خرید ادکلن جهت معطر کردن سالنهای دانشگاه هزینه شده است؟این تحرکات ازاولین جنبشهای اعتراضی دانشجویان بود که در مقابل سرمایه داری شاه وسلطنت قد علم کرد اما در سالهای 29 تا 32 درست در هنگامی که جریانات چپ و کارگری علیرغم غیر فانونی بودنشان میکوشیدند با سازماندهی تشکلهای دموکراتیک و مردمی از جمله انواع اتحادیه هاو سندیکاها ،دیکتاتوری و استعمار حاکم بر کشور را تضعیف کنند،<دکتر مصدق >در هیئت نخست وزیر قسم نامه اش رابرای وفاداری به <نظام سلطنت مشروطه ایران> بر پشت قرآن مینوشت و برای <اعلیحضرت همایونی> ارسال میکرد.اما با توجه به تمامی مشکلات اتحادیه دانشجویی دانشکده های پزشکی و داروسازی و دانشکده های فنی، ادبیات و کشاورزی به اعتبار جنبشهای کارگری جهان در این دوره از تغییر و تحولات جهانی و رشد تشکلهای مستقل توده ای تشکیل شد.در این میان دو گرایش دیگر دانشگاه (اسلامیون و ملیون) به ترتیب با ایجاد انجمن اسلامی و سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران خود را سازماندهی کردند.اوج اعتراضات و فعالیت تشکلهای دانشجوی متاثر از فضای این دوره را در 16 آذر 1332 و1 بهمن 1340 میبینیم.عمده فعالیتها و تحرکات این دوره در اعتراض به وضعیت اداره کشور و حاکمیت سرمایه داری و بینش ضد امپریالیستی خلقی در این دوره است. کشمکش ناسیونالیسم،مذهب و فضای رو به رشد مدرنیته با سوسیالیسم و" اعتبار کمونیسم" در این دوره باعث شده بود که محافل دانشجوئی با تمامی خصلتهای تعرضی و مبارزاتی خودشان محفل تظاهر به کمونیسم وعقاید مارکسیستی شوند؛اما این گرایشات که بیشتر متاثر از چین و مائو بود حول محور پوپولیستی خلق و مبارزه برای الغای سرمایه داری بود.پس از قیام 57 ،فضای سرکوب جمهوری اسلامی که از اواخر دهه 50 تا اوایل دهه 70 گریبان فعالین دانشجوئی وکارگری را گرفت، با قتل عام و تصفیه دانشگاهها و محافل کارگری به خیال پایان دادن به طاعونی بود که گریبان سرمایه داری را گرفته بود. کشتار وحشیانه زندانیان سیاسی سال67 و برخوردهای نظام جمهوری اسلامی، از ترس فاحشی خبر میداد که تنها میشد به این شیوه آرامش کرد .آنچه از چند سطر تاریخ در این زمینه بر میآید ماهیت ضد سرمایه داری مبارزات دانشجویان از بدایت امر بوده است، قصد مصادره مبارزات دانشجوئی به نام چپ را ندارم اما برخی از دوستان تحکیمی در قامت گادفادرهای جنبش دانشجوئی و مبارزات آن از در مالکیت روزهائی همچون 16 آذر سخن پراکنی میکنند که باید به آنها بگویم لطفا کمی از توهم خارج شوید و بدانید که اگر قرار باشد این روز متعلق به خطی سیاسی باشد ،آن چپ و مشخصا دانشجویان کمونیست دانشگاه است. پس از خزیدن اصلاحات در میان جنبش دانشجوئی و شکست مفتضحانه دوم خرداد و هو شدن خاتمی در دانشگاهها ،دیگر بار تلاش جمهوری اسلامی برای مهار سرکشیهای جوانان پرشور انقلابی شکست خورد، اما نقطه قابل تامل در این زمینه رشد تصاعدی جنبش سرنگونی بود که هر چند در ابتدای امر با فضای دو خرداد و با رنگ و لعاب اصلاحات به میدان آمد ، اما هرچه پیش رفتیم این جنبش و این بستر رادیکال تر و قوی تر به سمت سوسیالیسم کشیده شد به شکلی که امروز ادبیات مارکسیستی به عنوان پس زمینه نوشته های اعتراضی و تحلیلی دیده میشود.راست ،دو خرداد و تحکیم با تمام شعارها و راهکارهای خودش به حاشیه رانده شده و جنبش سرنگونی به شدت تحت تاثیر چپ رادیکال کارگری است .دانشجویان خود به عنوان بخش آگاهتر طبقه کاگران همیشه به عنوان یک پای اعتراضات در صحنه بوده اندو تاثیربه سزائی در پیشروی و آگاهی جمعی مردم برای خلق آفرینش های جمعی در قالب اعتصاب،اعتراض،تحصن و...داشته اند.پس از طی مراحل گذار در سالهای اخیر و بی آبرو شدن بیش از پیش راست ،جوانان و دانشجویان آلترناتیو سوسیالیستی را در مقابل جبهه بربریت، در اوج سرکوب و خفقان در تهران و در قلب دانشگاه طلب میکنند. تغییر دیدگاهی چپ و کمونیسم در دانشگاه از خرقه خلقی و مذهبی و جایگزین شدن سوسیالیسم علمی و مارکسیسم انقلابی موجب شده است که سوسیالیم و مقولات مرتبط آن از پیله ایثار و جانفشانی سکتاریستی وآوانتوریستی خارج شده و هرچه بیشتر در میان مردم جای خود را باز کند.میبینیم که به راحتی مردم از طبقه کارگر و سرمایه دار سخن میگویند،نقد میکنندو به دنبال پائین کشیدن مفت خوران جامعه طبقاتی هستند و آنها را در هر پوششی دشمن درجه اول و اصلی خود میدانند.در این میان نقش دانشجویان ،آگاهگران و روشنفکران در هدایت این سیل خروشان در کانالهای رادیکال کارگری در راستای تقویت و انسجام برای وصول پیروزی نهائی بسیار حساس و تعیین کننده است. اما پس از شکل گیری اعتراضات و اعتصابهای کارگری ،دانشجوئی و زنان در مراسمهای مختلف و بالا بردن پلاکاردهای چپ و سوسیالیستی که همگی برخواسته از اردوگاه چپ جامعه بود،راست در همه اشکال خودش فریاد زد که اینها فرصت طلبی است،نشان دادن پرچم جلوی دوربین و رسانه هاست،ادعائی که امروز هم توسط نهادهائی همچون تحکیم وحدت تکرار میشود.عزیزانی که اعتراض سیاسی را در نامه نوشتن به احمدی نژاد و برگزاری مراسم دعای توسل در مسجد دانشگاه میدانند فارغ از این درک پایه ای هستند که امروز خواسته اکثریت مردم ایران و دنیا بر پایه سکولاریسم است.همگی اینها ماهیت دموکراسی خواهی و عمق مطالبات تحکیم را نشان میدهد.قبلا بسیاری این آیه های تحکیم را پرستیده بودند ودر تب الاهواز و هخا و آذربایجان میسوختند و هذیانهای راست به نام چپ تلاوت میکردند.اما خود تحکیم که ویرانه های دو خرداد را در آستین داشت ، از این فضا دور شده و از شبح لنین در فضای جامعه سخن گفت و ساعت 7 صبح با همه دارائی 6 نفره اش جلوی پلی تکنیک بست نشست تا هم به فضای پلیسی 18 تیر کمک کند و هم از ترس اینکه چپ مجددا با برگزاری اعتراض خود و برافراشتن پرچمها و مطالباتش خبر ساز این روز باشد ،خود را در دام آوانتوریسم بی فایده ای انداخت که تنها نتیجه اش میتوانست روی خبر آمدن تحکیم باشد .چنین حرکتهائی اپورتنیستی از خصلتهای تحکیم است که برای نجات موقعیت به خطر افتاده اش دست به چنین فعالیتهائی میزند.جنبش چپ و سوسیالیستی تنها در داشگاه دنبال نمیشود بلکه بستر اصلی آن در کارخانه ها و در میان توده های مردم است.از این رو اینگونه موضع گیریهای نهادهای معلوم الحالی همچون تحکیم تنها ضعف سران آن و به طبع سران رژیم را از درک وضعیت موجود نشان میدهد .ضدیت تحکیم با چپها تلاشی شبیه لجن پراکنیهای افرادی همچون فخرآور ،سازگارا ،افشاری ،محمدی و... در ورژن داخلی است.هرچه پیش میرویم فضا پلاریزه تر میشود و دو قطبی جامعه پررنگ تر میشود.این با ر حضور چپ در تریبون آزاد پلی تکنیک و بر افراشتن شعارها ومطالبات سرخ ،فضا را برای تحکیم و راست غیر قابل تحمل کرده و موجبات حمله به چپ را برای ایشان فراهم آورده است. برگزاری این تریبون توسط دو طیف دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک و انجمن اسلامی پلی تکنیک بود که آقایا ن تحکیم در تلاشند آن را به نام خود مصادره کرده و در یک نمایش تبلیغاتی از فضای اعتراضی پلی تکنیک به نفع خود سوء استفاده کنند .جالب است که تحکیم در تلاش است که با فرا فکنی نیت خود را به چپ دانشگاه بچسباند و ادعای خوش نیتی کند، امری که کاملا از موضع گیری و نقد یا بهتر بگویم (کوبیدن چپ )بر میآید.چپ در آن تجمع هم پایگاه داشت ،در 30 مهر بیانیه دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک،جمعی از دانشجویان چپ و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب خوانده شد که مورد استقبال حاظرین در تجمع قرار گرفت.امر دیگری که جالب توجه است و تحکیم در توهم آن و با علم به عمق این بد فهمی همچنان بر ان پا فشاری میکند انتخابی بودن اعضای انجمن اسلامی است که با اکثریت آراء ،به اصطلاح اعتراضات و خواسته های دانشجویان را نمایندگی میکنند.اما این امر بر تمامی دانشجوان روشن است که انتخابات انجمن اسلامی پلی تکنیک امری با برنامه قبلی و با رایزنی ها و لابی های فراوانی توسط رتبه داران تحکیم صورت میگیرد.از این رو از دست دادن پایگاهی به نام پلی تکنیک برای تحکیم بسیار حیاتی و غیر قابل باور است و در تلاش است با ایجاد فضاهای آوانتوریستی وغیر رادیکال و کاملا همسو با رسانه هائی همچون صدای آمریکا و بی بی سی در کنار دوستان انحصار طلبشان چپ را به آتش بکشند.اما کمونیستها در مقابل همه انگ ها وآزارها در صف اول مبارزه برای آزادی و برابری ماندند و امروز به جائی رسیده اند که نهادهای راست، چه اصولگرایان و چه دو خردادیها از شبح لنین و چه گوارائیسم میهراسند. جامعه به پیش میرود و مطالباتش را میخواهد .این جنبش از پائین تقویت میشود ،از دل توده های زحمت و کار بر آمده و حمایت میشود و برای وصول موفقیت در برقراری آینده ای روشن و انسانی ناگزیر از راست و تحکیم و امثالهم عبور میکند.این مطالبات و خواسته ها که در دانشگاهها ،در کارخانه ها در اعتراضات زنان ودر میان مدافعین حقوق کودک میبینیم، از آن جبهه سومی است که دارد فریاد میزند.اما در این میان پاسیفیسم نیز در باتلاق خود دست و پا میزند.ابراز اینکه تعدادی از دانشجویان مهربان و خوش قلب که تنها دغدغه آنها آزادی همکلاسیهایشان است و آمده اند تا در نهایت حسن نیت برگزار کنندگان تجمع به احمدی نژاد و شاهرودی نامه بنویسند جزو این دسته هستند.اما اصلاح طلبان که درآستانه انتخابات برای مقابله با اصولگرایان به یک نمایش تبلیغاتی نیاز داشتند مثل همیشه از بستر تحکیم استفاده کردند و این نقش را به انجمن اسلامی پلی تکنیک دادند. در این میان تلاش دو خردادی های شکست خورده برای اصلاح طلب نشان دادن مردم در رسانه های داخلی و خارجی با شوک سرخ فعالین چپ راه به جائی نبرد.این جریانات زمانی رخ داد که راست و شکست طلبان با تمام توان 16 آذر ووقایع آن را اتفاقی و بدون سازماندهی و پایگاه میخواندند. جنبش سوسیالیستی در داخل و خارج ایران تحت تاثیر استیلای کاپیتالیسم و با سازمانیابی خودش در این شرایط افق متفاوتی را پیش رو دارد و آلترناتیو متفاوتی را طلب میکند. دانشجویان چپ دانشگاههای ایران نیز، متاثر از جنبش ضد سرمایه داری در سراسر دنیا و افول نظم نوین جهانی ،به سوی سازماندهی و تشکل های مستقل خود پیش میروند،امروز در آستانه ایجاد یک تشکل مستقل سراسری دانشجوئی وبرپائی مجامع عمومی هستیم.آنچه واضح و روشن است چرخیدن جامعه در مجموع به چپ و یکدست شدن مطالبات مردم در اعتصابها و اعتراضات مردمی است. آنچه از رفتار تحکیم و برخوردهایش برمیآید ،خداحافظی با قلب تپنده جنبش رادیکال دانشجوئی برای برقراری جامعه ای آزاد وبرابر در اعتراضات دانشجوئی است.از این رو به تمامی نیروهای راست و دفتر تحکیم نیز باید بگویم نقشی که به شما داده شده راهی است که قبلا دوستان سوسیال-دموکرات پیموده اند .خوش خدمتی در این راه کوبیدن آخرین میخها بر تابوت جریان لیبرال و راست دانشگاه است.با چنین تواصیفی تحکیم نه تنها نمیتواند نماینده جنبش رادیکال و آزادیخواه دانشگاه باشد، بلکه کاملا نهادی در راستای قوانین نا برابر وضد انسانی راست در همه اشکالش است.بنا براین به همه دوستان راست وتحکیمی اعلام میکنیم 16 آذر جائی برای ابراز شعارهائی همچون رفراندوم،دموکراسی پارلمانی و سرودهای فاشیستی همچون ای ایران نیست...

5 comments:

Anonymous said...

slaam,
man yek comonist hastam va fekr mikonam hame be joz chap ha ya khaenand va ya ablah va khereft.hame moratje hastand be joz un hayi ke marx payambareshune.be khosus in daftar tahkimi haye kasif va liberal ke ham khaenan va ham nadan.un ha nemidunan ke daneshjuhayi ke mian tu tajamoe unha be khatere davate un ha nist ke mtu tajamo sherkat mikonan,balke be khatere mobareze alayhe sarmaye darie kasife iran va mobareze ba amperyalisme amrikast ke main tu tajamo,unha davate komunist hayi mesle abed tavanche ro ghabul mikonan,hatta age khalafesh ham sabet beshe baz ham man kam nemiaram,unha hata age khodeshun nadunan be hatere komonism hastesh ke daran mobareze mikonan,hata age 100% shun ham mokhalefe in nazare man bashan.zemnan man motaghedam tahkimi ha va anjoman ha supap etminan nezam va mperialism hastan unham be tore ham zaman,hata age jomhurie eslami hokme edam ham baraye azaye anjoman haye eslami bede man baz ham motaghedam unha supapnd va in tahkimi haye kasif ghablesh ba nezam in mozu ro hamahang kardan,khosh be hale man ke ye chape gheire advantorist hastam,cheghadr mobareze az kharej khube ba nezam,in tahkimi ha o anjomani haye kasif ham ke daran tu dakhel jeloye mobarezeye vaghei ba rejim ro migiran,vay,che bad,hamashun ro bayad edam kard,unam tu meidane sorkh,khaen haye kherefte amperialiste liberal saihuniste labi gare ....

man motaghedam bayad hame ro be joz chap ha (yani 0.0001% jamiate jahan) va be khosus iran ro nabud kard ta zamine zohure agha emam zaman,bebakhshid,tabaghe novin kargar mohaya beshe va madineye fazele eslami,bazam bebakhshid,dictatori proltaria har chi zodtar bar gharar beshe,


hala shoma begid ensafan man ba in afkare amighama bayad tu bimarestan bastari besham ?

rasti yadam raft begam, esme man SAIDE VALADBEIGI hast va man akhiran az 1 timarestan farar kardam :))

Anonymous said...

are jaye shoma ba jaye aghaye momeni khili fargh dare,monteha man nafahmidam to chetori hamn1 nafari ha 1000 nafar,juri sohbat mikoni ke har ki nadune fekr mikone jozv baz mandehaye ghatl ame 67 hasti! har ki nadune fekr mikone maslan azaye tahkim ro naz kardan vali to ro edamet kardan!jalebe ke shoma ke khili hatun 1 ruz zendan ro ham tajrobe nakardin be kasani ke har chand mah 1 bar daran miran evin o shekanje mishan matlak mindazin,
inam ye shiveye radikalisme dige hatman,khodet hich kari nakoni hazine i ham nadi vali unayi ro ke hazine midan fohsh bedi va egi in mobareze vaghei nist, bezar 1 keshide az etelaati ha bokhori baed edeaye mobarezat beshe.khoba albate az kasi ke bachehaye mobarez polytechnic ro ke daran ba gusht o pusteshun hazine mobareze ba estebdad ro midan ye mosht adventurist midune entezare digei nist.refighe motevahemetun,tavanche ke oghde hegharat va matrah shodan dare mesle ahmadi nejad,vaghti akbar mohamadi tu zendan dar asar etesab ghaza mord,dar kamale bi sharafi tu weblogesh nevesht,akbar mohamadi etelaati bude?!labod ba hamdasti etelat rafte un donya ke mardom ro gul bezane :))

kholase inke in masalan radicalism ablahane edeayi shome serfan tu hamin fazaye weblogie ke hozur dare vagarna tu alam vagheiat khodetun ham khub midunid ke hayte angali darid be khatere hamin ham hast ke hamishe tu daneshgah ha avizoone tajamoaate anjoman ha va tahkim hastin va alan ham hazer nistid safetun ro joda konid va tajamoate khodetun ro ba shoarhaye khodeun bargozar konid,chon midunid daneshju ha ya behetun mikhandan ya azatun farar mikonan,
bavar nemikoni? ye tajamoe bezarid ba shoarhaye khodetun yani begid agha ma inja tajamoe kardim dar mokhalefat ba liberalism va dar defa az diktatorie proltaria va komonism baed bebinid chand nafar mian 2 tajamoetun sherkat konan,unvaght bia edeaye hejmuni bokon,

baed ham 2 ruz zendan ro tajrobe kon baed edeaye mobareze kon zeperti,

18 tir ham ke hich ghalati nakardin baz dame bachehaye tahkim garm ye tahasoon kardan yade 18 tir zende shod,

vali jedan tosie mikonam be hamin raveshe forsat talabie ashkar o bi haya edame bedin ke hame beshnasanetun mesle in dafe ke khili ha ke ghablan nemishnakhtanetun ke cheghadr oportunist va bi akhlagh hastin,shenakhtanetun.

edame in ravesh baes mishe hame ba shoma jamate dorugh gu forsat talab marz bandi konan va in baraye jonbeshe daneshjuyi va kolan jonbeshe demokrasi khahi iran khili khube,

dar payan hamun shoarhyi ro ke alayhe ahmadi nejad tu daneshgah amirkabir va tehran sar dadan ro taghdim mikonam be agha saeed forsat talab va por ru va bi akhlagh:

dorugh gu boro gom sho
dictator boro gom sho

be omide azadi va rahayi az share dorugh gu haye por ru ceh az noe eslami va che az noe leninisti!

Anonymous said...

tarikh haghighate hokumat haye modaie sosialism va comunism ro neshun dade monteha nabayad ideology dogm kuret karde bashe ke vagheiat ro nabini,rusie shoravi bozorgtarin mirasesh gulak haye sibri,shekanjehaye vahshiane,namayesh haye eterafat telvizioni mozhek ke alan ham jomhuri eslami dare az hamin ravesh baraye lajan mal karadan montaghedinesh estefade mikone.
chand milion nafar tu shoravi tavasote hezbe comonist be jorme "doshman mardom koshte shodan va hata jenazashun ham bar nagasht? 7 milion?8 milion?10 milion?20 milion? albate az nazar shoma ke hame chiz vasile ast va age be gostareshe comonism monjar beshe mashrue in adam ha khili margeshun mohem nist,shayad ham aslan agheshun bude.

chin comonist ham hamin nekbat ro 2 dore mao baraye mardome falak zade unja e bar avord,enghelab farhangi va eghtesadi monjar be felaakat milion ha nafar shod,

polpot tu kamboj ke jaye bahs nadare 1/3 jamiat keshvar ro rasman kosht!

refigh fidele comonist baed az 50 sal hokumat tu kuba taze mikhad hokumat ro be ki vagozar kone?baradaresh!labod be namayandegi az khalgh mobareze kuba

ba in hame sharm sarie tarikhi un ham tu hamin 50 sale akhir khili por ru hasti ke man ro be tarikh roju midi,

zemnan dorugh haye jadidetun ro raje be hejmuni shodan dar daneshgah ha javab nadadi? chera be in soal javab nemidi ke chera tajamoatetun ro az tahkim joda nemikonid ta vaznetun bein daneshju ha moshakhas she?chera hayate angalitun ro gaht nemikonid?
taklife fahashi hayi ke be bachehaye anjoman ha va tahkim kardi chi mishe?baed to vaghean fekr mikoni masalan daneshjuhye iran 0.0001% kollan be shoare sosialism ya barbariat ideologik shoma motaghedan? va sorude tajamoateshun ro az ey iran va yare dabestani be sorud anternasyunal tabdil mikonan?are?

:)) :)))

yani inghadr kholid?chand sale iran nabudi?age irani ke dige bad tar,yani kasii tu iran bashe va in ghadr tahlilesh az faza par bashe ke dige be onvan timarestani bayad bastarish konan,shayad ham ghorse ex zadi rafri faza:))

kolan saey konid bishtar akhbar ro pigiri konid va az noke damaghetun un var tar ro ham bebinid,vagheiate unie ke hast na uni ke to dust dari bashe,

royahaye khubi dashte bashi said tavahom.

saeed valadbaygi said...

javabe hezhmoni ro dar 16 azar khahim dad.

Anonymous said...

We sale online brand valium online. Purchase valium now! http://osdir.com/ml/scsi/2003-11/msg00063.html valium no prescription. The good quality.

 
[Valid RSS]