Showing posts with label دانشگاه. Show all posts
Showing posts with label دانشگاه. Show all posts

Monday, June 9, 2008

در پی برآورده نشده مطالبات دانشجویان، امتحانات پایان ترم دانشگاه تربیت معلم برگزار نشد

امروز یکشنبه دهمین روز تحصن دانشجویان دانشگاه تربیت معلم در حالی برگزار شد که به دلیل برآورده نشدن مطالبات دانشجویان، امتحانات پایان ترم دانشگاه تربیت معلم برگزار نشد. از صبح امروز دانشجویان با تجمع در محوطه دانشگاه و برپایی تریبون آزاد مجددا بر خواسته های خود تاکید کردند. دانشجویان در ساعت 8 صبح با تجمع در مقابل دانشکده ها اعلام کردند به دلیل اعتصاب غذای دانشجویان که اکنون تعدادشان به 126 نفر …میرسد، از شرکت در امتحانات خودداری خواهند کرد. پس از آن در ساعت 11 تریبون آزاد دانشجویان با حضور بیش از 3000 نفر برگزار شده و دانشجویان تاکید کردند از هیچ یک از خواسته هایشان کوتاه نخواهند آمد. دانشحویان شعارهایی نظیر “استاد ، دانشجو حمایت حمایت” و “دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد” سر دادند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، حراست دانشگاه تربیت معلم افرادی را از خارج از دانشگاه با لباس انتظامات وارد دانشگاه کرده است تا با دانشجویان به درگیری بپردازند. امروز در مقابل دانشکده شیمی درگیری بین حراست و دانشجویان ایجاد شد که با حضور گسترده دانشجویان، حراست به این درگیری ادامه نداد. اعتراضات دانشجویان فردا نیز ادامه خواهد یافت و دانشجویان در ساعت 11 تریبون آزاد برگزار خواهند کرد.

حمایت 40 دانشگاه از مبارزات تربیت معلمی ها

40 انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای کشور در بیانیه مشترکی ضمن حمایت از دانشجویان متحصن دانشگاه تربیت معلم بی تدبیری های وزارت علوم و فشارهای نیروهای امنیتی وارده بر متحصنین را محکوم کردند،متن بیانیه بدین شرح است:
وزارت علوم دولت نهم برای بستن کامل فضای سیاسی–اجتماعی دانشگاهها درصدد بود با دادن امکانات صنفی-رفاهی به دانشگاهها حجم انتقادات و اعتراضات دانشجویی را کاهش دهد. ولیکن بعد از گذشت 3 سال از عملکرد ضعیف این وزارت خانه شاهد هستیم که بی کفایتی مدیران و روئسای انتصابی دانشگاهها کار را به جایی رسانده است که عملکرد نابخردانه و ظالمانه ایشان نه تنها از اعتراض فعالین دانشجویی سیاسی و اجتماعی منتقد نکاسته، بلکه ضعف مدیریت سبب شده است که کمبود های صنفی نیز مورد مطالبه دانشجویان قرار گیرد. اگر تا دیروز دانشگاههای کشور در التهاب نشریات جعلی امیرکبیر و بازداشتهای گسترده دانشجویان و صدور حکم های سنگین می سوخت، اگر تا دیروز مدیریت دانشگاهها برای خاموش کردن صدای آزادی خواهی دانشجویان با به کمیته انظباطی کشاندن دانشجویان و ممنوع الورود کردن آنان در دانشگاهها تخم اعتراض می کاشت ، اگر تا دیروز دانشجویان ستاره دار برای ورود به دانشگاه اعتراضاتی گسترده را بر پا می کردند، امروز علاوه بر ظلم های این چنینی، کمبودها و نواقص مبرم صنفی نیز بر دانشجویان و دانشگاهها تحمیل گشته است و این مطالبات خود به موضوعات اصلی اعتراضات دانشجویان تبدیل گشته اند. بدون شک حق برخورداري از امکانات رفاهي و صنفی از ابتدايي ترين حقوق دانشجویان مي باشد ولیکن حاکمان و مسئولان- که مدعي اداره جهان هستند- علي رغم آنکه ایران زمین سرشار از منابع ، معادن و ثروت هاي عظيم ملی است، با بي کفايتي تمام از برآورده کردن این نیاز های اولیه در مانده اند. اين روزها علاوه بر اینکه مردم ایران گرانی مفرط را تحمل می کنند ، فرزندانشان نیز در دانشگاه ها در بدترين شرايط جهت دسترسي به امکانات حداقلي برای گذراندن دوران تحصیل می باشند. 9 روز از تحصن و اعتصاب غذای دانشجويان دانشگاه تربيت معلم تهران در اعتراض به مشکلات صنفي می گذرد و دانشجویان این دانشگاه شجاعانه تا رسیدن به تمامی مصالبات به حق خود ایستاده اند. این دانشجویان که تنها به بیان خواسته های اصیل و صنفی خود پرداخته اند به جای برخورد منطقی و مطابق کرامت انسانی از سوی مسولین با عتاب و ناخشنودی آنان روبرو گشته اند! اما علي رغم تمامي فشارهاي وارده از سوي مسئولين و نيروهاي امنيتي که از جمله آن ها مي توان به تهديد و ارعاب خانواده ي دانشجويان متحصن و صدور حکم تعلیق از تحصیل برای این دانشجویان، قطع کردن آب دانشگاه، قطع شدن اينترنت دانشگاه، زنداني کردن دانشجويان در محل تحصن ، افزودن پی در پی نيروهاي ناشناس در لباس حراست، ممانعت از بردن دانشجوياني که از لحاظ جسماني بسيار تضعيف شده اند به بيمارستان و ایجاد شورای تقلبی به کمک تشکلهای شبه نظامی و وابسته در دانشگاه اشاره کرد، دانشجویان شجاع و حق طلب دانشگاه تربیت معلم با عزمي راسخ و مقاومتي بي نظير خواستار استيفاي حق مسلم خود در برخورداري از شرايط مطلوب زندگي مي باشند. بدین وسیله انجمن هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه های کشور ضمن محکوميت اقدامات نابخردانه نيروهاي امنيتي و مسئولان در وارد کردن فشار هاي روحي و جسمي به دانشجويان متحصن و با اعلام حمايت کامل خود از دانشجويان دانشگاه تربيت معلم، از مسئوليين امر مي خواهد هر چه سريعتر با جامه عمل پوشاندن به تمامي مطالبات برحق دانشجويان مانع بحراني تر شدن شرايط شوند و هشدار مي دهد در غير اين صورت و در صورت برآورده نشدن مطالبات همکلاسي هاي خود در دانشگاه تربيت معلم در روزهاي آينده وظيفه خود مي دانیم اقدامات عملي خود را در حمايت از آنها در تمامي دانشگاه ها آغاز نمايیم.
1. انجمن اسلامی دانشجویان اراک 2. انجمن اسلامی دانشجویان ایلام 3. انجمن اسلامی دانشجویان امیر کبیر 4. انجمن اسلامی دانشجویان شهرکرد 5. انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی شهرکرد 6. انجمن اسلامی دانشجویان زنجان 7. انجمن اسلامی دانشجویان سیستان 8. انجمن اسلامی دانشجویان خواجه نصیر 9. انجمن اسلامی دانشجویان شاهرود 10. انجمن اسلامی دانشجویان علامه طباطبایی 11. انجمن اسلامی دانشجویان هرمزگان 12. انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی هرمزگان 13. انجمن اسلامی دانشجویان همدان 14. انجمن اسلامی دانشجویان صنعتی سهند تبریز 15. انجمن اسلامی دانشجویان علوم اقتصادی 16. انجمن اسلامی دانشجویان لرستان 17. فعالین انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی کرمانشاه 18. انجمن اسلامی دانشجویان کرمان 19. انجمن اسلامی دانشجویان شهید چمران اهواز 20. انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی جندی شاپور اهواز 21. مجمع اسلامی دانشجویان سمنان 22. انجمن اسلامی دانشجویان مشهد 23. انجمن اسلامی دانشجویان سبزوار 24. انجمن اسلامی دانشجویان بیرجند 25. انجمن اسلامی دانشجویان دامغان 26. انجمن اسلامی دانشجویان ارومیه 27. انجمن اسلامی دانشجویان اصفهان 28. انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی ساری 29. انجمن اسلامی دانشجویان تبریز و علوم پزشکی 30. انجمن اسلامی دانشجویان مازندران 31. انجمن اسلامی دانشجویان خرمشهر 32. انجمن اسلامی دانشجویان نوشیروانی بابل 33. انجمن اسلامی دانشجویان عباسپور 34. انجمن اسلامی دانشجویان شریف 35. انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی ایران 36. انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی شیراز 37. انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی کاشان 38. انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی زاهدان 39. انجمن اسلامی دانشجویان صنعتی باهنر شیراز 40. انجمن اسلامی دانشجویان کاشان

Saturday, June 7, 2008

بیانیه دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریزدر حمایت از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران



در این روزهای سرد و خفقان¬آور، پس از شکنجه و زندانی کردن چندین و چند دانشجوی فعال سیاسی و غیرسیاسی از طیف¬های مختلف در تهران، کرمانشاه، کردستان، شیراز، تبریز، بابل، همدان و غیره، که به مرگ چند تن از اینان نیز انجامید، پس از به خرخره رسیدن وضعیت تورم در اثر تحریم¬های خارجی که جز نتیجه کنش¬های غیرمسئولانه ریاست جمهوری نیست و پس از چندین و چند تحصن و تجمع پرشور در سراسر دانشگاه¬های کشور، اکنون، بیش از 5 روز از تحصن برحق دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران می¬گذرد. 50 تن از یاران دبستانی¬مان در راه رسیدن به حقوق برحقشان، از جان خویش دریغ نموده¬اند و راه اعتصاب غذا را برای مبارزه در پیش گرفته¬اند و روز به روز به تعداد به خاک افتادگان این حرکت افزوده می¬شود. نیروهای امنیتی، حراست دانشگاه، عاملان و آمران اطلاعات دست در دست هم داده¬اند، تا استواری، آزادگی، شجاعت و یگانگی یارانمان را خاموش گردانند و در انجام این کار، از هیچ بی¬شرمی و لجن¬پراکنی¬ای دریغ ننموده¬اند و به طرق مختلف دست به تهدید و ارعاب و فشار زده¬اند اما زهی خیال باطل.
خطاب به تمامی نامردان رژیم، که سال¬هاست با همه نوع تزویری در راه خاموشی جنبش دانشجویی تلاش¬ها کرده¬اند، فریاد سرمی¬دهیم : بدانید که هویت دانشجو ذلت¬ناپذیر است و آزادگی را می¬طلبد. مگر فریاد آزادی¬خواهی بهترین یارانمان را زیر شکنجه¬ها و آزارهای روحی و جسمی در تاریک¬ترین زندان¬های رژیم نشنیده¬اید؟ مگر خستگی¬ناپذیری رفقایمان را پس از تحمل ماه¬ها مبارزه و دستگیری ندیده¬اید؟ یا کورید یا کر. یا مستید یا منگ. و ما می¬گوییم حیوانید؛ که چنین دست به شکنجه می¬زنید و چنین خسته از شکنجه¬گاه بازمی¬گردید و باز با حماقت و بلاهتی بیشتر فشارها را افزون می¬سازید. دانشجو در راه رسیدن به حقوق آزادی¬خواهانه¬اش خستگی¬ناپذیر است و چنانکه بارها گفته¬ایم، اینبار نیز رساتر در کنار یارانمان، در تربیت معلم تهران، فریاد می¬زنیم : ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم.
پس از آنکه نزدیک به چهل روز پیش، دانشجویان دانشگاه سهند تبریز با همیاری و حمایت سایر دانشگاه¬های کشور از تحصنی هشت روزه پیروز و سربلند بیرون آمدند، اینبار، تربیت معلم تهران است، که به چنین حمایتی از طرف تمامی دانشگاه¬های کشور نیازمند است. حمایت دانشجویان دانشگاه¬های مختلف از حرکت¬های بحق یکدیگر و اتحاد و یگانگی¬شان همواره ترس را بر چهره این مذوران نمایان ساخته و از هیبت یکسره تزویرشان پرده¬برداری کرده است. ما دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز با اعلام همبستگی و حمایت کامل خود از تحصن برحق دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران، که در شرایط سخت تحصن سهند، دستمان را به گرمی فشردند و نیرویی چندباره به جان متحصنین تزریق کردند، به تمامی مزدوران رژیم هشدار می¬دهیم که امنیتی کردن فضای دانشگاه، حضور نیروهای اطلاعات و پلیس در دانشگاه، پرونده¬سازی¬های دروغین برای دانشجویان فعال و تهدیدها و ارعاب¬هایی که دیگر راهی کهنه برای مقابله با آزادی¬خواهی¬ست، راه مناسبی برای پاسخگویی به دانشجو نیست چراکه تازمانی که دانشجو زنده است، تلاش برای آزادی¬خواهی وجود خواهد داشت. پس تا به کی می¬خواهید چنین بی¬شرم به حکومت پرتزویرتان ادامه دهید؟ تا به کی می¬خواهید چنین ناجوانمردانه دست به اعمال فشار بزنید؟ جنبش دانشجویی ایران در راه آزادی¬خواهی به سوگ از دست دادن یارانش زیر سخت¬ترین شکنجه¬های رژیم نشسته و ستاره¬ها و سال¬ها زندان را به جان خریده است، پس تار عنکبوتی نیست که با چنین تلنگرهای ساده¬انگارانه¬ای از هم بپاشد.
درود بر شما یاران دبستانی¬مان در تربیت معلم تهران که دیگر بار، فریاد رسای آزادی¬خواهی، عدالت و حق¬طلبی را در دانشگاهی دیگر طنین انداز ساختید. بدانید که تا آخرین نفس و تا رسیدن به تمامی خواسته¬هایتان در کنارتان خواهیم بود. همین که به باورتان و به باورمان به راه مبارزه غلتیده¬اید، خود پیروزی بزرگی¬ست که دیگر بار جنبش دانشجویی به آن نائل گشته است.
زنده باد دانشجویان متحصن دانشگاه تربیت معلم تهران
دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز17 خرداد 1387

دادن جوجه کباب در دانشگاه تربیت معلم یک امر کم سابقه است . مسئولین برای به شکست کشاندن این تحصن و اعتصاب غذا دست به هر کاری می زنند .

دانشجویان متحصن از خیر جوجه کباب لذیذ جمعه شب (شب هشتم تحصن ) گذشتند و آنرا به محرومین و نیازمندان شهر ماهدشت اهدا کردند . دادن جوجه کباب در دانشگاه تربیت معلم یک امر کم سابقه است . مسئولین برای به شکست کشاندن این تحصن و اعتصاب غذا دست به هر کاری می زنند .
اس ام اسی مشکوکی به دانشجویان زده میشد که امشب می خواهیم با شکستن درب های دانشگاه از دانشگاه خارج شویم و با ماموران درگیر شویم که به سرعت دانشجویان به یکدیگر خبر دادند که اسیر بازی کثیفی که ... می خواهد راه بیندازد نشوند
تعداد اعتصاب کنندگان غذا در تربیت معلم علی رغم همه ی فشار ها و مشکلات به 117 نفر رسیده است که در نوع خود رکوردی محسوب میشود .
هشتمین شب و تریبون آزاد تربیت معلم جمعه شب با جمعیتی بیش از همیشه ، جمعیتی که بیش از 2000 نفر تخمین زده میشد برگزار گشت
بیش از 40 نفر از اعتصاب غذا کنندگان تا بحال به بهداری موجود در صحن دانشگاه برده شده اند تا با استفاده از سرم جلوی ضعف بیشتر آنها گرفته شود ولی حتی هنوز یک نفر نیز اعتصاب غذای خود را نشکسته است
آثار ضعف کاملا در سیمای اعتصاب غذا کنندگان که در چند جبهه می جنگند مشاهده می شود
هنوز مسئولین دانشگاه هیچ واکنش نسبت به خواسته های دانشجویان نشان نداده اند و به میان دانشجویان نیامده اند
ایسنا خبرگزاری ضد دانشجویی و حکومتی ایران کما مانند همیشه نسبت به تمام جریانات مستقل دانشجویی واکنش منفی نشان می دهد ، دانشجویان متحصن تربیت معلم در برابر خبر کذب ایسنا نامه ای را خطاب به این خبرگزاری دروغ گو که مدعی اسلامیت نیز هست منتشر کرده اند که هنوز به دست ما نرسیده است
خبرگزاری غیر اخلاقی ایسنا تلاش کرد تا بگوید که دانشجویان برای بردن اعتصاب غذا کنندگان به بیمارستان هیچ محدودیتی ندارند که این امر کذب محض است دانشجویان یک بار مجبور شده اند برای رساندن یکی از دانشجویان که حالش بسیار وخیم شده بود با حراست و نگهبانان درگیر شوند
دانشجویان تربیت معلم هم قسم شده اند که تا رسیدن به خواسته های خود دست از مبارزه نکشند آنان با جان خود در این مسیر ایستاده اند ، ولی مسئولین جان آدمیان برایشان مهم نیست .
امروز نمایندگان بسیج دانشجویی که در میان متحصنین به جمعی از دانشجویان مشهور شده اند 2 بیانیه را به فاصله نیم ساعت در تیراژ 2000 هزار نشخه منتشر کردند که که مورد استقبال دانشجویان قرار نگرفت آنها تلاش می کردند تا برای این بیانیه ها امضا جمع کنند که البته امری غیر متعارف است
در شب هشتم بسیجیان سعی کردند تا با برگزاری تریبون آزادی در کنار تریبون آزاد متحصنین نظم و انسجام آنان را بر هم بزنند که منجر به چند بار درگیری میان آنان و دانشجویان شد ، بسیجیان نیز می کوشند خود را معترض به وضع موجود نشان دهند و از این طریق اعتباری برای خود در میان دانشجویان کسب کنند . نماینده انا در تریبون آزاد دیشب که مدعی ادب بود امشب چند بار صحبت های دانشجویانی که در حال صحبت بودند را قطع کرد که دانشجویان وی را بی ادب خطاب کردند .

Tuesday, February 26, 2008

از نادانی یک لیبرال تا پادشاهی فیدل...بخش اول



با سپاس فراوان از رفیق عزیزم رامون رایپول در دانشگاه هاوانا که من را در این نوشته کمک میکند.وی دانشجوی دانشگاه هاوانا و دبیر اتحادیه دانشجویان کوبا است.

****

در هنگامه ای که فضای اعتراضی ایران تحت تاثیر پیشروی سوسیالیسم سرخ و سرخ تر میشود .زرد پوشان لیبرال، قافیه باخته، خود را سکاندار کشتی بی سرنشینی میبینند که هر از گاهی برای نجات خود باید دست به دامان سوسیالیسم وانترناسیونال کارگری شود.اگر یادمان باشد چندی قبل از روز دانشجو زمانی که همه دانشجویان چپ آزاد بودند، طیف لبیرال و دفتر تحکیم وحدت با تمام قوا به دانشجویان سوسیالیست دانشگاه تاختند و بحثی کاملا امنیتی و از پیش برنامه ریزی شده با موضوعیت پلاکاردهای سرخ و لزوم رعایت اخلاق سیاسی مطرح کردند و خواهان مرزبندی در برگزاری مراسم شدند.در این بین تعریف سفارش شده اخلاق سیاسی از جانب نوابغی همچون عربشاهی و اسماعیلی بسیار جالب و یکی از اسناد طلانی در کارنامه مدعیان دموکراسی و آزادی در ایران است.در سرزمین دموکراسی ،سیاست طبقه حاکم، اخلاق تعریف میکند و عدول از آن گرفتاریهای زیادی در پی دارد.اما شاید برای خواننده عزیز این سوال پیش بیاید که این بحث قدیمی چه لزوی دارد که امروز مطرح شود؟ ... لجن پراکنی های برخی از لیبرالهای محترم در باب سوسیالیسم ،لنین،چه گوارا و وضعیت کارگران در کوبا و کشورهای دیگر که داعیه سوسیالیسم داشته و دارند برآنم کرد تا مطالبی را به این عزیزان گوشزد کنم.هرچند میدانیم که این اخلاقیستهای لیبرال خود را به خوا ب زده و همانند برادر سعید قاسمی نژاد قصد بیدار شدن ندارند.اگر فرصت کردید و سری به وبسایت خبرنامه امیرکبیر (تنها سنگر دفتر تحکیم و دست راست بی بی سی وصدای آمریکا و ...) زدید با مطلبی با عنوان(
کاسترو؛ از سوسیالیسم تا پادشاهی، سعید قاسمی نژاد ) برخورد خواهید کرد،مطلبی بسیارانسانی، سیاسی،منصفانه و پر از اخلاق سیاسی!. از آنجائی که سعید قاسمی جوجه دم پر این قضیه است فقط به چند تذکر اساسی به ایشان اکتفا میکنم و سراغ سرور و سالار ایشان نهاد مقام معظم بی بی سی میروم تا نگاهی هم به تقلای این خبرگزاری در جهت تخریب سوسیالیسم با نام (فيدل کاسترو و سوسياليسم کوبايی) داشته باشیم . در این بحث یکی از رفقای دانشجویم در کوبا با نام "رامون ریپول" دبیر اتحادیه دانشجویان کوبا نیز با اطلاعات دقیقی در این زمینه کمک میکند.قدر مسلم باید بحثی مفصل در پیش باشد از این رو این نوشته را در چند بخش و به تفکیک مینویسم.


اخلاق سیاسی لیبرال!<<<<



شاید این سخن را زیاد شنیده باشید اما لزوم تکرار آن احساس میشود که : آموزگاران اخلاق افرادی ریاکارند که ریا را به معصومیت تبدیل کرده اند و به دنبال به دست آوردن اعتبار نزد دیگران هستند. این همان عقل عملی کانت است که سعی می کنند اعمال خود را توجیه کنند و آنچه می کنند اثبات کنند( نیچه)..اما کمی ریز تر ،تعریف این اخلاق در بعد سیاسی ،اسم رمز شناسائی برخورد و سرکوب فعالین چپ در دانشگاه شد.اخلاق سیاسی مدلی از تحرک را به میان میاورد که مطلوب خاطب و به ضرر مخاطب باشد.امری که به راحتی نیروهای سرکوبگر را یاری داد تا وقفه ای را در کار جمبش چپ دانشجوئی ایجاد کند.به عبارتی رعایت اخلاق سیاسی از دید لیبرال های دانشگاه، یعنی گذراندن نیروهای سیاسی دانشگاه از صافی رادیکالیسم ودو قطبی جامعه، در جهت شناسائی وسرکوب نیروهای مادی طبقه کارگر که به شکلی تعرضی ،متحد و سراسری با ظریفترین شکل در دانشگاه نمود پیدا کرده اند.نباید به راحتی از کنار چنین اقداماتی گذشت. این تلاش سابقه دارد، چه به شکل جنگ سردی و چه با بستن قراردادهای کثیف بین المللی؛چه با تروروسرکوب، چه با تبلیغات ضد کمونیستی ... این شیوه برخورد،تاریخ دارد و منشا طبقاتی دارد.سرمایه داری چندین دهه تلاش کرده است که پایگاههای سوسیالیستی و مردمی را شناسائی،متفرق و نابود کند،.این تلاش علی رغم فروپاشی دیوار برلین ،از بین رفتن پایگاه سوسیالیستی شوروی و کشاندن چین به مافیای سرمایه داری همچنان ادامه دارد. این تلاش ادامه دارد زیرا ضروروت تداوم و بقای خود را از مبارزات کارگران و نیروی زحمت کش میگیرد.


اخلاق به مثابه کالای سرمایه داری<<<<



یک مبارزه بی وقفه، بین کارگر و کارفرما بین دارا و ندار و بین طبقات اجتماع در حال توازن قوا و پیشروی است که دولتها سعی دارند آنرا بی اهمیت و غیر واقعی جلوه دهند.این امر نیاز به بحران ،برهم زدن آسایش و رفاه مردم دارد. نیاز به تفتیش عقاید ،محدود کردن آزادی و بنیاد گرائی دارد.اما تشویش افکار عموم وتبلیغات مسموم غرض دار برای کمرنگ کردن این مبارزه نیاز به کالائی دارد که به مردم فروخته شود.اینجاست که مفاهیمی همچون دموکراسی،پارلمان ،مذهب،اخلاق و... به بازار میآیند.همگی این مفاهیم از سوی دولت یا به قول لنین وراج خانه هائی به نام مجلس به مردم فروخته میشوند.هیچ یک از این مفاهیم محصول اندیشه و خواست طبقه کارگر در جهت تامین رفاه و آسایش اکثریت نیست، بلکه نتیجه تدبیر انگلهای سرمایه دار برای استیلای نا برابری در همه زمینه هاست. این بحث نمیخواهد مذهب،اخلاق و ... را در مقابل انسانیت،آزادی و ... قرار دهد بلکه اشاره به ضرورت و فلسفه وجودی این پدیده ها دارد.همگی اینها دلایلی روشن برای وجود آزادی خواهی،برابری طلبی وسایر خواستهای زنده و متحرک انسانی همچون سکولاریسم است که مدام از جانب سرمایه داری کتمان میشوند.گردن نهادن به چنین خواستهائی گریز ناپذیر وحتمی است ،کافی است این مطالبات انسانی را در مقابل ارتش ،دولت،فدرالیسم،پارلمان،مذهب و ... قرار دهیم ،خواهیم دید که نیروی انسانی بسیار قوای پتانسیل این پیروزی را تامین میکنند ؛ اما چه زمانی؟.این خواستها زمانی متحقق میشوند که اولا دولت دیگر قادر به اداره امورجامعه نباشد دوما اکثریت توده ها دیگر نظم کنونی را تحمل نکنند و بالاخره موقعیت تاریخی این تقابل تضادها ایجاد شده باشد.الان که نظم موجود چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی قادر به اداره امور و یا بهتر بگوئیم دیگر قادر به حفظ بردگی به شیوه مدرن نیست و از سوی دیگر ،مردم نیز این ستم آشکار طبقاتی را تحمل نمیکنند ،تمامیت سرمایه داری و لیبرالیسم وابسته اش به فکر آن هستند که در موقعیت بحرانی موجود، با وارونه نشان دان واقعیات و تحمیق توده ها سرنگونی خود را به تاخیر بیانندازند.

داستان برادر قاسمی نژاد<<<<



اما برسیم به موضوع اشاره شده در بالا و برادر سعید قاسمی که البته به یاد دارم سابقا توسط مهدی گرایلو در مطلبی با عنوان(اکتبر:تجربه ی تغییر جهان) تفهیم شده اند،اما از آنجائی که اشاره کردم ایشان در خواب خود خواسته ای تشریف دارند مجددا به ایشان یاد آوری میکنم که سوسیالیسم نظامی است که تا کنون در هیچ جای جهان مستقر نشده است؛ با گلوله و یا با جا زدن سرمایه داری به جای آن ساقطش کرده اند.سوسیالیسم نظامی است مبتنی براصول زیر بنائی روابط تولید که مشخصا قابل شناسائی و تمیز دادن از سوی هر انسان با شعوری است.اما ایشان اصرار دارد شعور ناقص خود را هر از چند گاهی به رخ بکشد تا همانطور که گفتم با به آتش کشیدن سوسیالیسم خود را وارد معرکه کرده ،از قافله عقب نماند.ایشان در اوج رعایت اخلاق سیاسی و کلاس مخصوص لیرالهای حجاریانی میفرمایند: پیدایش حکومت کاسترو ناشی از اشتباه جهان آزاد است.نیم قرن است که مردم کوبا در رنجند. کاسترو کوبا را به فاحشه خانه ثروتمندان تبدیل کرده است ، مخالفین را سرکوب می کند، حقوق اولیه مردم را نقض می کند، مردم کوبا حتی آزادی مسافرت نیز ندارند، روزنامه مخالفی در کوبا منتشر نمی شود ، حزب مخالفی در کوبا وجود ندارد، امیدی به زندگی بهتر در کوبا نیست.ارمغان سوسیالیسم برای کوبا فقر ، بدبختی و دیکتاتوری بوده است.
فصد ندارم کلمه به کلمه این نوشته را نقد کنم چون از ادبیات و لحن گفتار این نوشته ،کینه و تعفن نویسنده که ناشی از جهت گیری مادی در تولید چنین اندیشه ایست کاملا واضح و آشکار است.به نظر ایشان پیذایش کوبا محصول یک دنیای آزاد است.واقعا نمیدانم چند نفر در حال حاضر اعتقاد دارند که دنیا آزاد است؟ واقعا چند نفر این همه جنایت ،این همه فقر و تبعیض و توحش موجود در این دنیای آزاد را نمیبینند؟ وقتی با رامون در مورد این لیبرال علامه دهر حرف میزدم باور نمیکرد که چنین شخصی وجود داشته باشد ،تا اینکه مجبور شدم عکس این اعلیحضرت را برایش ارسال کنم.واقعا وجود چنین پدیده هائی شگفت انگیز است.اما جمله بعدی امیدوار کننده است جائی که اشاره میکند مردم کوبا نیم قرن است که در رنجند...بله مردم کوبا از همان زمانی تحت فشار بودند که توسط آمریکا در اکتبر 1962 و در زمان خروشچف در بحران موشکی قرار گرفت و دنیا با خطر تصادم دو ابر قدرت جهانی و جنگ هسته ای روبرو شد .از همان زمانی تحت فشار بودند که کشتیهای کوبا به دلیل عدم اجازه بارگیری در سواحل آمریکا نمیتوانستند غدا و امکانات مردم را تامین کنندو از همان زمانی که آمریکا ،تحریمهای اقتصادی،بهداشتی و اجتماعی را علیه مردم کوبا به اجرا گذاشت.مگر نه اینکه انقلاب نماد یک حرکت و خواست جمعی است؟ شما که مدعی دنیای آزاد هستید پاسخ دهید چگونه میشود از روز اول یک انقلاب؛ آنهم انقلاب کوبا با آن همه دلاوری وایستادگی..،.با آن مخالف بود و خواست یک ملت را تحریم کرد؟انقلاب کوبا از فلب مردم بیرون آمد از مبارزانی همچون "سسپدس"،"آگرامونته"،"ماکسیمو گومز"،"ماسئو" و...این لیبرال چیزفهم از درگیری با پادگان و کشته شدن نیمی از رفقای فیذل میگوید بدون آنکه هرگز نامی از"خوزه آنتونیو اچه وریا" شنیده باشد،بدون آنکه بداند "فرانک پایس" که بود؟...این لیبرال با شعور نمیداند که قصب شهری با 170.000 جمعیت در جنوب شرقی کوبا با نام گوانتانامو و ایجاد مخوف ترین زندانهاو پایگاه های نظامی در آن و دائمی کردن استقرار در این شهر از نوادر و شگفتیهای استیلای لیبرالیسم در عصر دنیای آزاد است.جالب بود وقتی در1981 سرتاسر کوبا مورد حمله "جنگ میکروبی" یا اصطلاحا تب استخوان شکن قرار گرفت ،اما حتی یک نمونه این بیماری در گوانتانامو گزارش نشد.
این گزارش ادامه دارد
...

 
[Valid RSS]